میثاق با شهدا

من کجا و تو کجا که شنیده ام قطره های خونت با همین خاک های شلمچه یا طلائیه، یا شاید با آب های خروشان اروند همراه شد تا مرا که بعد از سال ها به زیارت تو کشانده، هشدار دهد و کسی از درونم فریاد بزند که:

« های! می دانی فاصله ی خونی که در رگ توست با آن قطره های خون در چیست؟»

من کجا و تو کجا که شنیده ام ....

ادامه مــطلب
+ نوشته شـــده در 5 / 7 / 1391برچسب:میثاق با شهدا, شهید,شهادت,درد دل با شهدا,ساعــت15:42 تــوسط بیسیم چی |
زندگی نامه سردار شهید اسماعیل فرجوانی

در طلوع فجر ششم آبان ماه سال 1341 در خانواده ای مؤمن و متعهد طلوع کرد. کودکیی را با تحصیل و انس با قرآن و جلسات مذهبی در کنار خانواده گذراند. وجود همسایگانی عالم و روحانی در پرورش روحی و معنوی اش تأثیر بسزایی داشت. در کنار تحصیل برای خود درآمدی از کار در کارگاه نجاری داشت که روح استقلال و اتکال به خداوند را در او پرورش می داد. سالهای تحصیلی متوسطه همراه با اوج گیری قیام اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) بود که او را به صحنه ی مبارزه کشاند و با پخش اعلامیه های امام (ره) و نوارهای مذهبی در خیل خروشان انقلاب اسلامی وارد گردید. هجوم ساواک و فرار او به همراه کتاب های مذهبی اولین درگیری مستقیم او بود. شهادت شهید صالح شوشتری، قبل از انقلاب بارقه ای فروزان از شجاعت و شهامت را در دلش زنده کرد.

با پیروزی انقلاب به کردستان اعزام شد و دوشادوش دیگر پاسداران به مبارزه با اشرار و ضد انقلاب پرداخت. از اقدامات دیگر این شهید بزرگوار عبارت است از:

- با آغاز جنگ تحمیلی و حضور او و برادرش در جبهه ها و حضور مادر، پدر و خواهرش در پشت جبهه

- ازدواج در سال 1360 در روز ولادت امام حسین(ع) و روز پاسدار

- حضور در خرمشهر و دفاع مقدس از این شهر به همراه همرزمانش

- حضور در عملیات های گوناگون از شکست حصر آبادان گرفته تا کربلای 4 که حماسه های بی نظیری در گردان کربلا به فرماندهی حاج اسماعیل کسب کرد که خود سندی پر افتخار برای مردم خوزستان است.

- فرماندهی گردان کربلا و ابراز شهامت ها و شجاعت های بسیار در اکثر عملیات ها

- هشت مرتبه مجروحیت تا شهادت

- قطع دست راست در عملیات بدر

- غروب غمگین عملیات کربلای 4 در دی ماه سال 1365 و شهادت آن اسطوره ی قهرمان سپاه حضرت روح الله در حالی که آن عزیز با همه وجود سعی در جمع آوری نیروها و کاهش تلفات داشت، مورد اصابت تیر دشمن قرار رفت و پیکر مطهرش در آن سوی آب ها باقی ماند ولی نام و یادش همیشه سبز و جاوید است.

+ نوشته شـــده در 29 / 11 / 1390برچسب:شهید حاج اسماعیل فرجوانی, شهید, شهادت ,ساعــت7:5 تــوسط بیسیم چی |
عهد نامه

... و جنگ شروع شد تا درهای آسمان به سمت ملکوت از زاویه دید مردی تاریخ ساز در حیات جدید انسان معاصر گشوده شود. بسیجیان، دلباختگان پیرجماران، افسانه ی شیطان بزرگ امپریالیست را با لباس های خاکی فرو پاشیدند و چه تحفه ای برای بشریت بالاتر از این از سوی شیعیان حضرت بو تراب. 

«چه جنگ باشد و چه نباشد راه من و تو از کربلا می گذرد» بنگریم عاشورای خویش را در متن زمانه ی مان و حسین علیه السلام را در مسلخ جبر و هجو و سکوت و افترا ...

 

اینک! ماییم و عهدی بسته شده در آسمان. یک سو امضایی با خون و دیگر سو من و تو ...

                                                                                   «ای دل چه می کنی؟ می مانی یا می روی؟» 

سید مرتضی موتورچی

 

 

+ نوشته شـــده در 22 / 11 / 1390برچسب:سید مرتضی موتورچی, شهید, شهادت, عهد نامه,ساعــت15:54 تــوسط بیسیم چی |
سید مرتضی موتورچی

شهید!

ای وسعت معنای تاریخ و ای قلب تپنده ی عالم و ای آرمان هستی سوز مستی ساز. ما حیرت زدگان وادی عدم را جز خورشید هدایتت سبیل نجاتی نیست و جز سایه سار آستان قدوسیت منزلگه اطمینانی نمی شناسیم که دنیا دار بلا و مِحَن و مصیبت و سِجن است و محل شناخت مرد از نامرد.

عصمت نگاه، عشق سرکش، اشک سرشار، درد بی پایان و مظلومیت و مظلومیت و مظلومیت و غربت؛ تو، این همه ای و این همه نیستی! تو شهیدی، تو شهیدی آن سان که جز تو کسی را نمی توان زنده گفت. دستان پر مهرت را به دستان ناتوانمان ببخش که گرچه خطا کارند اما سخت پشیمان اند؛ به سرخی خونت قسم و خاکی که در آن فرو غلطیدی.



 

 

+ نوشته شـــده در 22 / 11 / 1390برچسب:سید مرتضی موتورچی, شهید, شهادت,ساعــت13:30 تــوسط بیسیم چی |